ALONE FOR EVER
: در تمام سال هایی که عاشقت بودم در چشمان تو چیزی جز بی مهری و خیانت ندیدم آن زمان که من عاشقت بودم تو با دیگری بودی هرگز به من فکر نمی کردی من نگرانت بودم و تو...... زندگیم را برای تو گذاشتم اما چه شد تنهایم گذاشتی فکر کردی با این معذرت های ها می توانم تمام سالهایی که به من بد کردی را ببخشم نه نمی توانم .اما الان باید از تو متنفر باشم اما این عشق اجازه نمی دهد با تو باشم تو زندگیم بودی که زندگیم را هم ازم گرفتی با عشق دروغینت
داستان کوتاه عاشقانه ی زیر بخوانید و حتما نظر خود را درباره ی ان بنویسید زن وشوهر جواني سوار برموتورسيکلت در دل شب مي راندند.
یک سخن عاشقانه دیگه بسه تو قفسی که این دنیا واسمون ساخته زندگی کردن... دیگه بسه غصه خوردن... دیگه بسه چشم به راه بودن برای تو... تو رفتی منم رفتنیم با این تفاوت که تو به سوی آینده ات رفتی... ولی من هنوز تو گذشته جا موندم... دیگه پاهایم یاری رفتن بهم نمیدن... دیگه بالهایی که با آرزوهای محالمون واسم مهیا کرده بودی گشوده نمی شوند... می خوام برم از این دیار... تو میگی کجا برم؟ هر جا که برم خیالت ولم نمیکنه... نیستی که ببینی دیگه هم زندگیم شده رویای شیرین تو... آخه با انصاف به منم حق بده... منم دلم می خواست همیشه با تو باشم... ولی به چشم خودت دیدی که نشد...! پس به خاطر من اگه هنوزم دوستم داری در مسیر سرنوشتت حرکت کن... بیشتر از این به خودت عذاب نده... ازت خواهش میکنم اگه هنوز فراموشم نکردی... سخته بگم: ولی میگم: من حقیر را از یادت ببر... اگه دوستم داری نذار بیشتر از این قربانی بشیم
اگه تورو خواستن اشتباهه ... اگه باتوبودن اشتباهه ...اگه عاشق توبودن اشتباهه ... اگه واسه تومردن اشتباهه پس توبهترين و قشنگترين اشتباه زندگي من هستی
مرا کم دوست داشته باش اما همیشه دوست داشته باش این وزن آواز من است اگر مرا بسیار دوست بداری شاید حس تو صادقانه نباشد کمتر دوستم بدار تا عشقت ناگهان به پایان نرسد من به کم هم قانعم و اگر عشق تو اندک، اما صادقانه باشد من راضی ام دوستی پایدار، از هر چیزی بالاتر است بگو تا زمانی که زنده ای، دوستم داری! و من تمام عشق خود رابه تو پیشکش می کنم
اینم یک عاشقانه کوتاه بخند اي عشق، اي اميد فردا که من خنديدنت را دوست دارم به باغ خاطرم هر روز و هر شب تو را تنهاي تنها دوست دارم منم چون ماهي افتاده در شن تو را مانند دريا دوست دارم نگاهي کن به من اي عاشق دل تو را مانند رويا دوست دارم
هيچوقت به کسي وابسته نشو که سر انجام آن وابستگي دلتنگيست نظر شما باعث ادامه کاره من میشه نظر یادتون نره ممنون alone-pransses
اگه يه روز فكر كردي كه يه نفر هر جا مي ري دنبالته و هر مشكلي واست پيش مياد واسش مهمه و ميخواد بهت كمك كنه مطمئن باش كه اون من نيستم هميشه غمگين ترين و رنجورترين لحظات انسان توسط كسي ساخته مي شود كه شيرين ترين و شاد ترين لحظات را براي او ساخته است من براي سال ها مينويسم ...... سال ها بعد كه چشمان تو عاشق ميشوند....... افسوس كه قصه ي مادربزرگ درست بود...... هميشه يكي بود يكي نبود اگر حلقه عشق از طلاست ، حلقه دوست از وفاست زندگي گفت که آخر چه بود حاصل من؟ عشق فرمود تا چه گويد دل من,عقل ناليد کجا حل شود مشکل من , مرگ خنديد در خانه ي ويرانه ي من هيچ كس لياقت اشكهاي تو را ندارد وكسي كه چنين ارزشي دارد باعث اشك ريختن تو نميشود.. ازکسي که دوستش داري ساده دست نکش شايد ديگه هيچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشي از کسي هم که دوستت داره بي تفاوت عبورنکن چون شايد هيچ وقت هيچ کس تورو مثل اون دوست نداشته باشه
سکوت دردناک است اما در سکوت است که همه چیز شکل میگیرد و در زندگی ما لحظه هایی هست که تنها کار ما باید انتظار کشیدن باشد. اگه با ديدن من غم تو دلت جون ميگيره ميميرم كه تا ابد قلب تو آروم بگيره عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر عشق یعنی سر به دار اویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن عشق یعنی در جهان رسوا شدن عشق یعنی مست و بی پروا شدن عشق یعنی سوختن یا ساختن عشق یعنی زندگی را باختن وقتی قلبت شکست خورده هاشو یه گوشه نگه دار درسته که هیچ وقت مثل اولش نمی شه اما شاید بتونی تکه های گم شده ی یه قلب دیگه باشی . . . کنار آشنایی تو آشیانه می کنم فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم کسی سوال می کند برای چه زنده ای؟ ومن برای زندگی تو را بهانه می کنم با نظراتتون ما را به ادامه کار تشویق کنید
دل نوشته مرا دریاب عزیزم مرا در آغوش بگیر می دانی که حقیقتا دوستت دارم بگذار عشق من در دستانت آرام بگیرد پادشاه قلبم من دیوانه تو هستم تورا بیش از انچه بر زبان می آورم دوستت دارم تو مرهم قلبم هستی تمام قلبم را به تو خواهم بخشید قلب من از آن توست و تنها برای تو می گرید و اشک عشق میریزد عزیزم مدتهای بسیاری تنها بوده ام از تنهایی خسته ام نجاتم بده به عشق پاکت به محبتت نیازمندم ساعات تنهایی میگذرد دلتنگ توام دلم اسم تورا فریاد میزند درست به فرشته ای می مانی خانه ام در بهشت توست تو ستاره منی در رویاهای تنهایی ام تا هفت می شمارم و تورا فریاد میزنم «عشق من دوستت دارم» عزیزم تو همان یگانه ای که در رویاهایم می بینم من تورا می خواهم هیچ کس نمی تواند بیش از این تورا دوست بدارد عشق ابدی من باش عزیزم بی تو نمی توانم زندگی کنم مرا با خود به نهایت عشق ببر همیشه صورت زیبایت را تجسم میکنم هیچوقت نمی خواهم تورا از دست بدهم بی عشق تو نمی توانم زندگی کنم تا آخر دنیا کنارت خواهم ماند تو ومن آه حس می کنم همچون ماه که آفریده شده تا تنها باشد من و تو و این حقیقت دارد که تو همان یگانه ای تو ماه منی
تا حالا شده عاشق بشين؟؟؟ ميدونين عشق چه رنگيه؟؟؟ ميدونين عشقق چه مزه اي داره؟؟؟ ميدونين عشق چه بويي داره؟؟؟ ميدونين عاشق چه شکليه؟؟؟ ميدونين معشوق چه کار ميکنه با قلب عاشق؟؟؟ مدونين قلب عاشق براي چي ميزنه؟؟؟ ميدونين قلب عاشق براي کي ميزنه؟؟؟ ميدونين ...؟؟؟ اگه جواب اين همه سئوال رو ميخواين! مطلب زير رو بخونين...خيلي جالب و آموزندس... وقتي يه روز ديدي خودت اينجايي و دلت يه جاي ديگه … بدون كه كار از كار گذشته و تو عاشق شدي طوري ميشه كه قلبت فقط و فقط واسه عشق مي تپه ، چقدر قشنگه عاشق بودن و مثل شمع سوختن همه چي با يک نگاه شروع ميشه اين نگاه مثل نگاهاي ديگه نست ، يه چيزي داره که اوناي ديگه ندارن ... محو زيبايي نگاهش ميشي ، تا ابد تصوير نگاهش رو توي قلبت حبس مي كني ، نه اصلا مي زاريش توي يه صندوق ، درش رو هم قفل مي كني تا كسي بهش دست نزنه. حتي وقتي با عشقت روي يه سكو مي شيني و واسه ساعتهاي متمادي باهاش حرفي نمي زني ، وقتي ازش دور ميشي احساس مي كني قشنگترين گفتگوي عمرت رو با كسي داري از دست ميدي. مي بيني كار دل رو؟ شب مي آي كه بخوابي مگه فكرش مي زاره؟! خلاصه بعد يه جنگ و جدال طولاني با خودت چشات رو رو هم مي زاري ولي همش از خواب ميپري ... از چيزي ميترسي ... صبح كه از خواب بيدار ميشي نه مي توني چيزي بخوري نه مي توني كاري انجام بدي ، فقط و فقط اونه كه توي فكر و ذهنت قدم مي زنه به خودت مي گي اي بابا از درس و زندگي افتادم ! آخه من چمه ؟ راه مي افتي تو كوچه و خيابون هر جا كه ميري هرچي كه مي بيني فقط اونه ، گويا كه همه چي از بين رفته و فقط اون مونده طوري بهش عادت مي كني كه اگه فقط يه روز نبينيش دنيا به آخر ميرسه وقتي با اوني مثل اينكه تو آسمونا سير مي كني وقتي بهت نگاه مي كنه گويا همه دنيا رو بهت ميدن گرچه عشق نه حرفي مي زنه و نه نگاهي مي كنه ! آخه خاصيت عشق همينه آدم رو عاشق مي كنه و بعد ولش مي كنه به امون خدا وقتي باهاته همش سرش پائينه تو دلت مي گي تورو خدا فقط يه بار نيگام كن آخه دلم واسه اون چشاي قشنگت يه ذره شده ديگه از آن خودت نيستي بدجوري بهش عادت كردي ! مگه نه ؟ يه روزي بهت ميگه كه مي خواد ببينتت سراز پا نمي شناسي حتي نميدوني چي كار كني ... فقط دلت شور ميزنه آخه شب قبل خواب اونو ديدي... خواب ديدي که همش از دستت فرار ميکنه ... هيچوقت براش گل رز قرمز نگرفتي ...چون بهت گفته بود همش دروغه تو هم نخواستي فکر کنه تو دروغ ميگي آخه از دروغ متنفره ... وقتي اون رو مي بيني با لبخند بهش ميگي خيلي خوشحالي که امروز ميبينيش ... ولي اون ... سرش رو بلند مي كنه و تو چشات زل ميزنه و بهت ميگه اومدم بهت بگم ، بهتره فراموشم كني ! دنيا رو سرت خراب ميشه همه چي رو ازت مي گيرن همه خوشبختيهاي دنيا رو بهش مي گي من … من … من از جاش بلند ميشه و خيلي آروم دستت رو ميبوسه ميذاره رو قلبش و بهت ميگه خيلي دوستت دارم وبراي هميشه تركت مي كنه ديگه قلبت نمي تپه ديگه خون تو رگات جاري نميشه يه هويي صداي شكستن چيزي مي آد دلت مي شكنه و تكه هاي شكستش روي زمين ميريزه دلت ميخواد گريه کني ولي يادت مي افته بهش قول داده بودي که هيچوقت به خاطر اون گريه نميکني چون ميگفت اگه يه قطره اشک از چشماي تو بياد من خودم رو نميبخشم ... دلت ميخواد بهش بگي چقدر بي رحمي که گريه رو ازم گرفتي ولي اصلا هيچ صدايي از گلوت در نمياد بهت ميگه فهميدي چي گفتم ؟با سر بهش ميگي آره!... وقتي ازش ميپرسي چرا؟؟؟ميگه چون دوستت دارم! انگشتري رو که تو دستته در مياري آخه خيلي اونو دوست داره بهش ميگي مال تو ... ازت ميگيره ولي دوباره تو انگشتت ميکنه ...ميگه فقط تو دست تو قشنگه... بعد دستت رو محکم فشار ميده و تو چشمات نگاه ميکنه و... بعد اون روز ديگه دلت نميخواد چشمات رو باز نمي كني آخه اگه بازشون كني بايد دنياي بدون اون رو ببيني تو دنياي بدون اون رو مي خواي چي كار ؟ و براي هميشه يه دل شكسته باقي مي موني دل شكسته اي كه تنها چاره دردش تويي
تو را دوست دارم مثل لحظه های کودکی ام مثل رویاهای شیرین نوجوانی ام تو را دوست دارم چون تویی نه کسی دیگر تو رابه خاطر خودت دوست دارم بگذار همه چشم ها مرا بدرند. بگذار همه ی زبان ها مرا دشنام دهند وهمه ی مردم این سرزمین مرا سرزنش کنند. من،تورا دوست دارم.
دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا، دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را… این جملهها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی! باید آدمش پیدا شود! باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد! سِنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکردهای و روی هم تلنبار شدهاند! فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمیتوانی با خودت بِکشیاش… شروع میکنی به خرج کردنشان! توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی توی رقص اگر پابهپایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خندهات انداخت و اگر منظرههای قشنگ را نشانت داد برای یکی یک دوستت دارم خرج میکنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ میشود خرج میکنی! یک چقدر زیبایی یک با من میمانی؟ بعد میبینی آدمها فاصله میگیرند متهمت میکنند به هیزی… به مخزدن به اعتماد آدمها! سواستفاده کردن به پیری و معرکهگیری… اما بگذار به سن تو برسند! بگذار صندوقچهشان لبریز شود آنوقت حال امروز تو را میفهمند بدون اینکه تو را به یاد بیاورند غریب است دوست داشتن. و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن... وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ... و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛ به بازیش میگیریم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر. تقصیر از ما نیست؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند نویسندشو نمیدونم کیه. ولی دلمو تکون داد
خدایا چه می شد اگر اشتراکی نفس می کشیدیم چه می شد اگر خنده هایمان،گریه هایمان تنها نمی شدند خدایا چه می شد اگراز کنار آدمها با نفرت نمی گذشتیم چه می شد اگر سنگ نبودیم چه می شد اگر راه هایمان صاف نه اما با هم بودیم چه می شد اگر عشق مثل هوا بینمان جاری بود خدایا چه می شد مگر.
کاش هنوزم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم
دیگه از پشیمونی نگو که دیره دیگه عشقت تو دلم پا نمیگیره این دل عاشقمو شکسته بودی دل ندارم که بازم برات بمیره نمیخوام گریه کنی طاقت ندارم نمیتونم قلبمو به پات بزارم چه شبایی تو رو آرزوم میکردم تو نبودی من یه عمره بی قرارم سرنوشت با من و تو بود و ندید آره عاشقت بودم تو دل بریدی خیلی دیره دیگه دلخوشی ندارم دوباره آخر قصه مون رسیدی
تو این شب کویری یه قطره از ستاره همیشه بودی من تورو ندیدم انگار بگو بگو که هستی برای اخرین بار وقتی دوری تنهایی نزدیکه قلبم بی تو میترسه تاریکه چه لحظه ها که بی تو یکی یکی گذشتند عمرمو بردن اما یه لحظه بر نگشتن تو چشم من نگاه کن منو به گریه نسپار حالا که با تو هستم برای اولین بار برای اخرین بار وقتی دوری تنهایی نزدیکه قلبم بی تو میترسه تاریکه
...Love is the freedom to pursue your desires the growth of one individual alongside of and together with the growth of another individual love is the source of success عشق... آزادی در پی گیری آرزوها و تقسیم تجربه ها با دیگران بالیدن من وتو با هم ودر کنار هم عشق سر چشمه کامیابی است
شايد لحظه اي کوتاه بتوني بخندي...لبخند بزن..هر چند کوتاه..هر چند دلت پر غصه اس..ولي بخند..شايد لحظه اي که لبخند رو لبته فراموش کني..دل دل دل درموندتو...واي که چقدر دلت گرفته..اما اونو ببين ..مي خنده..شايد ندوني واسه چي..اما تو هم به خنده ي اون بخند..هر چند دلت پر غصه اس..فکر کن..شايد همه چي مي تونست خيلي سخت تر از اين بشه..هر چند دلت پر غصه اس..اما همه ي اينا هم مي تونه باعث لبخند تو بشه..لبخند بزن..از روي رضايت..خوشحال باش..هر چند لحظه اي کوتاه..اما اشکاتو پنهون نکن..هيچ وقت..هر وقت دلت گرفت..هر وقت مثل الان دلت پر غصه شد..اشک بريز..گريه کن ..بدون واهمه..مثل من..تو خلوت خودت..اما يادت نره که لبخند بزني..هر چند براي لحظه اي کوتاه..هر چند دلت پر غصه اس
|
About![]()
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesآبان 1391مهر 1391 تير 1391 خرداد 1391 فروردين 1391 AuthorsALONE-PRANSSESLinks
آموزش نقاشی ساختمان
LinkDump
حمل ماینر از چین به ایران
کاربران آنلاین:
بازدیدها :
|